به گزارش خوانش فردا،اخلاق اجتماعی از مهمترین موضوعاتی است که ارتباط انسانها را با خود جامعه و تاریخ مطرح میسازد زیرا جامعه قادر است یک تمدن را بسازد نه یک فرد و اجتماع انسانی پیوسته تاریخ را ساخته و به جلو برده است. از آنجایی که در میان ادیان الهی اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و هدفش ساختن جامعهی دین دار میباشد؛ جامعهای که روابط اجتماعی آن بر اساس اهداف و احکام دین سامان گیرد، و سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده و میان مسئولیتهای اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و غیر قابل انفکاک به وجود آید، نیازمند اخلاق اجتماعی مطلوب است که در سایهسار تحقق و عمل به مجموعهای از مؤلفههای هنجاری و ارزشی شکل میگیرد و روابط اجتماعی انسانها را با همنوایی و حاکمیت نظم همراه میسازد و جامعه را از سوق یافتن به سمت کریها و کارکردهای سو باز میدارد.
همچنین عمل به مؤلفههای مطلوب در عرصهی اخلاق اجتماعی به مثابه عاملی جهت رسیدن به سعادت و کمال واقعی برای جهانیان محسوب میگردد؛ زیرا در پرتو این مؤلفهها، آئین درست زندگی و راه و رسم حیات سعادت آفرین فراروی بشریت قرار میگیرد و خوشبختی دائمی را برای آدمی و پاکیزگی و شایستگی حقیقی را برای کل اعضای جامعهی اسلامی به ارمغان میآورد.آنچه پیشرو دارید گزیدهای از سخنان حضرت آیتالله مصباحیزدی (دامتبرکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ ۱۳۹۸/۰۳/۱۱، مطابق با بیستوششم رمضان ۱۴۴۰ ایراد فرمودهاند. باشد تا این رهنمودها بر بصیرت ما بیافزاید و چراغ فروزان راه هدایت و سعادت ما قرار گیرد.
یکی از مباحثی که در مطالب گذشته مطرح کردیم مقایسه بین نظام اخلاقی اسلامی با نظام اخلاقی بشری حاکم بر جهان بود. گفتیم یکی از زمینههای اختلاف بین این دو نظام، گستره مسائل و ارزشهای اخلاقی است. البته فراموش نکنیم که بر اساس همان تعریفی که انتخاب کردیم، ارزشها یا فضائل اخلاقی شامل همه رفتارهای ارزشی میشوند. بر اساس این تعریف، گستره ارزشهای اخلاقی در اسلام تمام ساحتهای وجود انسان را فرا میگیرد. همچنین گفتیم که به طور کلی این ارزشها به سه دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته ارزشهایی است که مستقیماً مربوط به رابطه انسان با خداست؛ به این ارزشها، اخلاق الهی میگوئیم. یک دسته مسائلی است که مربوط به خود انسان است؛ حتی اگر هیچ رابطهای با دیگری در آن در نظر گرفته نشود؛ به این ارزشها، ارزشهای اخلاقی فردی میگوئیم. بخش عمده اخلاق نیز اخلاق اجتماعی است که همه مردم با آن آشنا هستند و وقتی در محاورات عرفی سخن از اخلاق به میان میآید، همان اخلاق اجتماعی متبادر به ذهن است.
گستره موضوع اخلاق از نظر اسلام و غرب
همچنین گفتیم که در فرهنگ حاکم بر دنیای امروز که تحت تأثیر فرهنگ الحادی غربی است، جایگاه ارزشهای اخلاقی پس از تعیین قوانین اجتماعی در زندگی اجتماعی است. به طور کلی پس از آنکه قوانین اجتماعی تعیین شد، اگر کسانی داوطلبانه به این قوانین عمل کنند، کاری اخلاقی کردهاند، ولی اگر داوطلبانه عمل نکنند، یا سعی کنند با این قوانین مخالفت کنند و هر چه میشود در پنهانی سوءاستفاده کرده و به قوانین ملتزم نباشند، کاری اخلاقی انجام ندادهاند. بر اساس این دیدگاه، اخلاق از رعایت داوطلبانه قوانین آغاز میشود و اوجش نیز این است که حتی چیزهایی که نظام حقوقی برای آنها تثبیت کرده و اجازه داده که استفاده کنند را نیز به دیگران واگذار کنند. به تعبیر شایع، اساس اخلاق اجتماعی «دیگرخواهی» است؛ اما در اسلام دایره اخلاق بسیار وسیع است و شامل ارتباط انسان با خدا، با خود و سایر مخلوقات میشود.
ارزش اخلاقی افکار
همانگونه که ملاحظه میفرمایید، در نگاه اول، موضوع همه این ارزشها رفتارهای خارجی است. اکنون این سوال مطرح میشود که آیا موضوع اخلاق در اسلام فقط همین رفتارهاست یا از این نیز وسیعتر است؟ در پاسخ باید بگوییم که موضوع ارزشهای اخلاقی در اسلام از همه اینها وسیعتر است. از نظر اسلام، اخلاق از کمترین کاری که انسان حتی در درون خودش انجام میدهد و بهگونهای به اختیار و اراده خودش مربوط است، شروع میشود. اخلاق اسلامی از اینکه انسان به چه بیاندیشد، چه اعتقادی پیدا کند و چه فکری درباره خودش و دیگران دارد شروع میشود. اگر انسان درباره خودش چنین فکر کند که تافته جدابافتهای است، از همه مردم برتر است، او باید محور باشد و دیگران را حقیر بشمارد، خود همین فکر، موضوع یک ارزش اخلاقی است. خود همین فکر کردن، کاری ضد ارزش و دارای ارزش اخلاقی منفی است.
به تعبیر قرآن، برخی از فکرها گناه است؛ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ؛ [۱] خیال نکنید که تکلیف شما با ارزشهای اخلاقیتان فقط در رفتارهای خارجی شکل میگیرد؛ مواظب باشید! حتی خیالی که در دلتان درباره دیگری میکنید و آن را میپذیرید، موضوع امر و نهی اخلاقی است؛ میتواند خوب باشد و میتواند بد باشد. بعضی از این گمانهایی که درباره دیگران میبرید، خود این گمانها گناه است؛ اگرچه هنوز هیچ اثر خارجی ندارد. البته این آیه در مقام این نیست که بگوید چه گمانی با چه شرایطی ممنوع است و چه گمانی خوب است. همین اندازه میخواهد بگوید که حواستان جمع باشد! ارزشهای اخلاقی و تکالیف الهی تنها مختص به افعال خارجی نیست. حتی فعالیتی که در دلتان انجام میدهید موضوع حکم خداست؛ برخی را خدا دوست دارد و برخی را دوست ندارد. نتیجه اینکه اندیشیدن که کاری درونی و شخصی است، با کسی نیز ارتباط رفتاری ندارد، فقط درباره شخص دیگری است، مورد ارزشگذاری اخلاقی قرار میگیرد.